:)

نشستم خوندم.همه پیامایی که با وجود حذف خیلی از پست هام هنوز بودن.نشستم خوندم و باهاشون زار زار گریه کردم. با دعوا ها.با عذر خواهی ها.با مهربونی ها با همه تک تک نظرای باقی مونده.

به بهونه های مزخرفم پوزخند زدم و به دلداری های الکی خودم به خودم فوش دادمبه اون همه دروغ توی تک تک کلماتم.امروز توی این لحظه از زندگیم.واقعا نمیدونم چی بهتون بگم.امروز گذشتمو زیر پای همین وبلاگ خاک میکنم.امروز دیگه یادم میره چه جوری قلبمو شدی لعنتی چجوری اسم اون رو گذاشتی قرار وبلاگی.تو خودتو آروم کردی منم آروم میکنمچون من عذاب وجدانی ندارم.من خیلیا رو دارم کنارم.که اگه ته دنیا هیچ کدومشونم نباشن خاطره هاشون برام بسته.دیگه گریه نمیکنم.دیگه نمیذارم عذاب بکشم.میخوام واقعی خودمو دلداری بدمیادته بی نام ی روزی بهم گفتی نمیخوای به داد این ماجده برسی؟نمیدونم یادته بهت چی گفتم یا نه.ولی مهم نیس.مهم نیس همه حرفای گذشتم امروز واقعا میخوام به داد این ماجده امروز برسم. میخوام همه بدونن که قصه ماجده اونجوری تموم نشد.که هنوز ادامه داره.هنوز به خیلی از چیزای زندگیش نرسیده.امروز صبح وقتی آنلاین شدم و داشتم وبلاگا رو میخوندم توی وبلاگ آقای پارادوکس به ی جمله برخوردم."حال امروز خودتون رو در یک جمله توصیف کنید"نوشتم:

ماهی که توی قطره های پایانی دریا با دل نا آرومش سر میکرد.و دلش میخواست باران برای سیراب کردن این دریا نبارد.با اینکه میدانست این باران تا ابد(پایانی ترین روز عمرش)خواهد بارید.حال هم اکنون من این است
اون ماهی صبح همون ماهی که دلش میخواست توی قطره های پایانی زندگیش نفس بکشه و در آخر اون قطره ها هم تبخیر بشن و دیگه چیزی نمونه.از الان خودش میره برای رسیدن به اقیانوس
امروز ایمیلتو لابه لای همون پیاما پیدا کردم منصوره.نمیدونم اون ایمیل رو چک میکنی یا نه.اما فقط میخوام بدونی که این قلب بخشیدتت.
امروز ایمیلتو پیدا کردم مسیو.بهت پیام دادم.بی خبر رفتی ولی خبر یا شایعه های رسیده ازت خوشحالم کرد و همین بسته:)
دو روزه که دنبالتم فاطمه.میدونم که دیر اومدمولی اگه اینجا رو میخونی بدون متاسفم.
.
من.حالم عالیه:)
درسته ته قلبم هنوز غم هست ولی به چشم هام قول خندیدن دادم:)من آدم بدقولی نیستم.

پی نوشت:خیلیا هستن که باید ازشون تشکر کنم.اون قدر زیادن که بهتره بگم ممنون دوستای وبلاگی:)میشه میتونید روی این من حساب کنید رفقا:)چون بهتون مدیونم:)


این وبلاگ همینجوری میمنه که هر روز بیام و قول امروز خودمو به خودم یادآوری کنم.که اگه منصوره و مسیو و فاطمه خبری ازشون شد از اون بالا خبرم کنن:)
ممنون خداااااااا ممنون بابت همه چی مهربون ترینممنون که هنوز نفس میکشم.مرسی که میتونم بخندم.مرسی که انقدر خوشبختم مرسیییییییییییییییی

حال من خوب است.امیدوارم حال شما  ها هم عاالی باشه:)

قالب این وبلاگ حالمو خوب میکنه:)
ممون که هنوز کنارمین.که اینجایین.که دنبال میکردید هنوز :)



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها