بدی آدمای احساساتی زودرنج حساس اینه که بزرگ ترین دردارو میتونن هضم کنن.گاها میتونن ببخشن.ولی از اتفاق های کوچیک نمیتونن راحت بگذرن.کوچیک ترین چیزا دردناک ترین چیز هاست براشون.همون چیزایی که گریه میکنن بابتش و بقیه به همون گریه میخندنچون بقیه نمیتونن هضمش کنن.چون بعضیا نمیدونن که میتونه برای ی دختر زودرنج حساس احساساتی چقدر دردناک باشه.نمیدونن.

و این میشود بزرگ ترین درد همان دختر قصه.میشه بزرگ ترین دردش.بزرگ ترین ویژگی بدش.بزرگ ترین گودال زندگی اش.

خوب نیستمخوب نیستم وقتی ی ویژگی بد توی کل وجودم رخنه کرده.خوب نیستم وقتی که ی گودال به درازای ماریانا درونم ایجاد شده.خوب نیستم اما میخندم و شادم.چون باید شاد باشمولی کی میدونه که چقدر سخته ی دختر احساسی زودرنج حساس تظاهر به شاد بودن کنه.که تلاش کنه برای شاد بودن.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها