میگم بچه ها فک کنم خول شدم.امروز خیلی شنگولم‍♀️

N:خیلی هم خوبه^_^

Fدر گوشم میگه:عین خودش شدی بچه ذوق مرگه عین خودشو یافته.(دو تایی با هم میخندیم )

به اون یکی Nمیگم:امروز هی میخندم.هی این و اونو بغل میکنملبخندی که صبح مامان بهم بخشید مگه چقدر میتونه بهم انرژی داده باشه؟

بغلم میکنه و میگه:همیشه همینجوری باش ماجده(:



پی نوشت1:الان میتونم بگم:آدم ها هیچوقت خودمو نخواستنخود واقعیمو نخواستن.ولی واقعیت این نیست.چون آدمو منو میخواستن. اونا حال خوبمو میخواستن.امروز اونقدر حالم خوب بود که هی بغلشون میکردم(گفته بودم من عاشق بغل کردنم؟خخخخخ)و هی میخندیدم.عجیب بودخیلی عجیب(: آخرین باری که همینقدر خوشحال بودمو یادم نمیاد.اصن شک دارم هیچوقت خوشحال بوده باشماونم به این حجم(:

اما الان. الان ی روز توی ذهنم شده بهترین روز تمام این 16 سال و 8 ماه و 30 روز زندگیم.

(حس خوبیه وقتی توی همچین روزی حالم خوبه:))

عیدتون مبارکا رفقا(:



پی نوشت2:تولد کیمیا دوشنبه استولی چون دوشنبه زنگ خالی نداریم،امروز شیرینی آورد.ما هم کل تخته رو عنایت فرمودیم خخخخ این وسط تخته که نوشته: تولدت مبارک رفیق و اینم از کادوت وPlease قانع Be  و دستختش مثلا گندس منم. اینم منم با اون ژستایی که نازی به زور میگه بگیر خخخخخ تازه چندینتا عکس لو رفته هم داریم که نشونتون نمیدم خخخخخ

اون شکل عجیب غریبم که نمیدونم میتونید ببینید یا نه.معده کیمیاس و اون زردا هم شیرینی هایی عه که خورده خخخخ^_^

اون فرمول انیشتن تو بادکنک هم که عشق کیمیاس دیگه خخخخخ بادکنکا هم کار نازنینه:| عجله ای کشیدیم خخخ ولی عاشق کیمیا بودم وقتی که دیدبچه کلیییی ذوق کرد(: و حال منم خیلییی بهتر شد(:



وقتی کادوشو بهش دادم.بهم گفت:ماجده تو اولین نفری بودی که بهم کادو داد و من هزاران بار بیشتر براش ذوق کردم.

برای اینکه اولین نفر بودم

و برای اینکه کادوی متفاوتی براش دادم.درسته چیزی نیست که هر روز نگاهش کنه و به یادم بیفته.

اما این لحظه زندگیشو همیشه یادش میمونه

چون شکموعه.

و چون همیشه چشممون به اون شیرینی های توی قنادی بود خخخخ

حالا که اینو گفتم بذارید ی خاطره بگم.

بعد مسابقه بود. با کیمیا رفتیم با هم دور بزنیم خیلی وقت بود دلمون از اونا میخواسترفتیم تو و گفتیم آقا چهارتا از این شیرینی خامه ای گنده ها چند میشه؟

گفت 23 تومن.

خیلی گرون بود.رسما انتظار همچین قیمتی نداشتیم

صاف رفتیم بیرون بعدش رفتیم باقالی خوردیم خخخخخ

کیمیا به شوخی میگفت ماجده نتیجه میگیریم اگه دوست پسرمون ی دونه از اینا برامون خرید یعنی خیلی دوسمون داره خخخخ

خوشحالم که تونستم امروز بار ها خوشحالش کنم

که تونستم برق تو چشماشو ببینم(:

نمیدونم اینا چرا هنوز به اینکه من بهترین رفیق دنیام ایمان نیاوردن خخخخ(:

البته حقم دارن.چون من توی حال بدم با من توی حال خوبم خیلییی فرق داره.(:


پی نوشت3:هر وقت نیستم.میگن جات خیلی خالیه.ی بار دیر رفتم مدرسه وقتی دیدنم ی جوری ذوق کردن احساس کردم تا الان افسرده بودن خخخخ(:

نمیدونم اونا زیادی خوبن.یا ما زیادی بهم وابسته داریم میشیم(:


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها